loading...

خان طلا دات کام

اتحاد هر چه بیشتر در بین بهمئی ها آرزوی ماست.امیدوارم در این راه تنهایم نگذارید

ماغر بهمئی | خانطلا دات کام

مجتبی بدرقه بازدید : 628 دوشنبه 08 آبان 1396 : 0:57 نظرات (0)

ماغر وار پدری | خانطلا دات کام

maghar#

در وصف ماغر و ارزشمندی این منطقه همین بس که منطقه و کوه ماغر بدلیل سوق الجیشی بودن خاص خود همیشه مورد توجه سلاطین ، امرا  و خوانین درهمه ی اعصاربوده است.

 

تا جاییکه مورخین نقل کردند همان دربند پارس که سپاهیان اسکندر از آن عبور کردند تا به پارسه رسیدند همین کوه ماغر بوده است .

 

سنگ نوشته ها و کتیبه های دوران الیمایی در تنگ ساولک(سروک) موید این موضوع است که ماغر در دورانی از تاریخ کاخ شاهان و یا بهتربگویم مرکزحکومت برخی سلاطین بوده است.

 

در عصر حاضر هم بدلیل آب و هوای مساعد و نزدیک ترین نقطه ی سردسیر به گرمسیر و هم داشتن مراتع سرسبز و مهم تر نزدیک بودن به قلعه ی ممبی مرکز حکومت ایل بیگی مورد توجه خاص ایل بهمئی بوده است.

 

یکی از شاخصه های ارزشمند دیگر ماغر ارتفاع بلند آن نسبت به کوه های حوزه ی جغرافیایی بهمئی بوده است که همین امر باعث گردید راهدار دیدبانی را در زمان پهلوی بر تارک این کوه بلند تعبیه کنند.

 

از مولفه های خاص دیگر کوه ماغر این بوده است که این اقلیم زیست گاه وحوشی همچون بز کوهی ، پلنگ ، خرس ، کبک ، خرگوش و دیگر حیوانات کوهی بوده است و این منطقه بدلیل آب وهوای مساعد رویشگاه گیاهان دارویی همچون : تره ی کوهی ، چویل ، اندش ، باده ، جاشیر و پ....می باشد.

 

همه این موارد باعث گردید این منطقه از مناطق بهمئی نشین از آوازه ای ارزشمندی برخوردار گردد.

 

#مهدی پورابراهیمی #خانطلا دات کام #فرهنگ ایل #سرزمین بهمئی #اصالت #طوایف بهمئی #ماغر #کوه حاتم

طایفه کلاه کج بهمئی | خانطلا دات کام

مجتبی بدرقه بازدید : 4151 دوشنبه 08 آبان 1396 : 0:01 نظرات (8)

در این پست خانطلا دات کام به معرفی طایفه کلاه کج می پردازد.

 

طایفه کلاه کج که به زبان ساسانی "کلاه خَل" هم گفته می شود یکی از طایفه های بسیار مهم ایل بهمئی است که در ابتدا در (لیراو) و (دیشموک) سکونت داشتند و بعداً بدلایل شاید اختلافات داخلی داخلی به جاهای دیگر از جمله علاء و صیدون مهاجرت کردند و بعد در روستاهای (سوال) و در دهستان رود زرد (مانند رود زرد ماشین و رود زرد کاید رفیع و مامتین و هفتکل و رامهرمز ساکن شدند.

ییلاق طایفه کلاه کج کوه غارون و قشلاق آنان در اطراف رامهرمز ، هفتکل و رود زرد می باشد-تعداد زیادی از طایفه کلاه کج به شهرای آغاجری ، اهواز و امیدیه و میانکوه مهاجرت کرده و ساکن شدند.

تعدادی از جوانان برومند و فرهیخته این طایفه بزرگ مدارج علمی و فرهنگی بالایی طی کردند و تعدادی هم به خارج از کشور از جمله آمریکا و اروپا جهت تحصیلات عالیه مهاجرت کردند.

 

#طوایف بهمئی #خانطلا دات کام #کلاه خَل #ایلات بهمئی #مهمدی #احمدی #علاءالدینی #فرهنگ #تمدن #اصالت

در این پست خانطلا دات کام به مختصری از تحقیق محمد شریفی روزنامه نگار خوزستانی در مورد خداکرم خانطلا بهمئی می پردازد.

 

من سالهای 1373 تا 1375 افزون بر چهل نقطه صعب العبور بهمئی علاءالدینی را مورد بازدید قرار دادم و مطابق تحقیقات و محاسباتی که انجام داده بوده­م در آن سالها (زمان شروع این تحقیق یعنی : سال 73 )  حدود 33 نفر از افرادی که در سالهای 1314 تا 1316 خورشیدی خداکرم خان را دیده بودند یا در جرگه افراد او قرار داشتند با آنها وارد گفتگو شدم، این 33 نفر عموماً‌بالای 65 سال سن داشتند و همه آنها دارای وجوهات مشترکی بودند، اسم خداکرم خان را که به زبان می­آوردند زخم های دجله ریزشان سر باز می کرد و مثل باران بهاری اشک می ریختند و ابیات باقی مانده از آن رخداد بزرگ را با اشک و خون زمزمه می کردند.

هرچه از شجاعت های خداکرم خان بهمئی گفته شود،شنیدنی و ستودنی است. اما در این خلاصه نمی گنجد و ضرورت دارد که تحقیقی جداگانه در مورد آن بزرگوار و قیام جوانمردانه اش نوشته شود، او با آن همه مشکلات در زمان دیگری و نداشتن نیروی کافی و اسلحه بسیار دقیق و سنجیده عمل کرد: به عنوان مثال در ۲۷/۶/۱۳۱۶ شمسی در یک شبیخون که به اردوگاه نظامیان در منطقه علاء زد، علاوه بر کشتن ۳۰۰ نفر نظامی، فرماندهی آنها را بنام سرهنگ سقفی هم بدرک واصل کرد.

گاهی در کتب در مورد بعضی انقلابیون معاصر مبالغه بیشماری صورت می گیرد و بعضی پیرایه ها و ارایه ها در ذکر سرگذشت آنها آورده می شود که قرین واقعیت نمی باشد. مثلا در مورد میرزا کوچک خان و در مورد شیخ محمد خیابانی که علیه دولت ظالم وقت قیام کردند، کتب و فیلنامه نوشتند، ولی ذکری از بعضی مبارزین لر بزرگ نشده است. در حالیکه در قیام های بعضی از آن مبارزان شباهتی وجود دارد که آنها داعیه جدایی یک قسمت از خاک کشور را داشتند و با گروهای طرفدار بعضی ابرقدرتها بودند همکاری داشتند، در حالیکه مردی چون خداکرم خان بهمئی جزء حمایت از مردم بیگناه و مبارزه با ظلم قیام نکرد و اصلا در فکر تجزیه ایران بزرگ نبود.

 

#محمد شریفی #خانطلا دات کام #فرهنگ #تمدن #خداکرم خان بهمئی #کای بره ولیخون #علیداد مهدلی #گلمحمد عبدمحمد

منطقه منگار در منگشت بهمئی | خانطلا دات کام

مجتبی بدرقه بازدید : 602 جمعه 05 آبان 1396 : 22:46 نظرات (0)

مُنگار یکی از مناطق زیبای سرزمین بهمئی.

خانطلا دات کام

اندکی از شهرستان باغملک در استان خوزستان به سمت کوه سر به فلک کشیده منگشت در منطقه صیدون که بروید باغ های گردویی را می بینید که عشایر و روستاییان آن منطقه سالیان سال است عمر خود را برای حفظ و نگهداری و بارور نمودن آنها صرف کرده اند. 

 

منطقه منگار صیدون دارای آب و هوایی ییلاقی است که معمولا دمای هوای آن با دمای هوای مرکز استان اختلاف زیادی دارد و در واقع خیلی خنک تر است و محل مناسبی برای گردشگری مردم استان می باشد .

سالیان درازی است که این مناطق به عنوان مرکز اصلی تولید و فروش گردو در شهرستان و استان مطرح بوده و بازارچه های قدیمی فروش گردو و خشکبار آن قدمت زیادی دارد و علاوه بر دارا بودن غرفه های فروش در منطقه امامزاده عبدالله باعث جذب گردشگر داخلی و خارجی به این شهرستان و باغ های گردوی آن شده است.

 

#خانطلا دات کام #سرزمین بهمئی #ولات لر #مُنگار بهمئی

شیر بهره(وهره) در بهمئی | خانطلا دات کام

مجتبی بدرقه بازدید : 525 جمعه 05 آبان 1396 : 22:32 نظرات (0)

در این پست خانطلا دات کام به اصطلاح شیر وهره در میان مردم بهمئی می پردازد.

 

اصطلاح "شیر وهره" صحیح است.

"وهر" واژه لری "بهره"است.

در زبان لری بویژه زبان بهمئی بسیاری از واژگانی که در آن" ب "به کار رفته است تبدیل به "و "شده است و شاید این دگر گونی برعکس بوده و تبدیل " و "به " ب" صورت گرفته باشد.

بهره=وهره

شیر وهر=شیر بهره

بهر  و بهره از تقسیم کردن می آید و زنان عشایر وقتی محاسبه می کردند که مقدار شیر دوشی آنان از گوسفندان به میزانی نیست که خود به تنهایی آن شیر را تبدیل به ماست و سپس دوغ و کره و روغن و کشک و قرا و...نمایند،لذا به صورت اشتراکی همه شیرهای دوشیده شده را یکجا جمع می کردند و به صورت رسم تعاونی و اشتراکی آن شیر ها را هر روز به یک نفر می سپردند تا آن محصول را تبدیل به مواد لبنی نماید.

مشکلی که وجود داشت اندازه  مقدار متفاوت شیر دوشی ها بود.

زنان لر بویژه زنان بهمنی از وسیله اندازه گیری که می توان آن را خط کش لر نامید استفاده می کردند و نام آن وسیله اندازه گیری را "نکار" می گفتند و هر بار مقدار شیر هر خانوار عشایری را با آن اندازه می گرفتند.

هر بار شیر را در ظرفی ریخته و با  نکار اندازه می گرفتند، معمولا یک واحد نکار مقدار کمترین شیر در طرح مشارکتی بود و بقیه شیرها را بر پایه آن می سنجیدند.

این بده بستانها چنان دقیق بود که روح تعاونی و مشارکت در طرح را به خوبی نشان می دهد و محصول ایجاد شده در اثر شیر وهر بسیار بیشتر از محصولات بدست آمده انفرادی بود.

#حمدالله جاویدان #خانطلا دات کام #آداب رسوم #نسیم بهمئی #کهگیلویه #شیر بهره

کرد زنگنه ها و کهگیلویه | خانطلا دات کام

مجتبی بدرقه بازدید : 710 جمعه 05 آبان 1396 : 22:25 نظرات (0)

توضیحی درباره ورود کُرد زنگنه ها به خاک کهگیلویه در خانطلا دات کام.

 

در اواسط قرن هفدهم شاه سلطان حسین آخرین پادشاه صفوی طایفه کُرد زنگنه را که از طوایف کرد است از کرمانشاه به منطقه #دالون کوچاند.

کلبعلی سلطان و علیقلی سلطان روسای این طایفه بودند که گفته می شود 18000 خانوار به همراه داشت و یکی از طوایف کهگیلویه به اسم شیخ علی (احتمالا شیرعلی یا همون شیرعالی بودند) که در آنجا بودند، را بیرون کردند و زنگنه ها را ساکن کردند.

چندی بعد بسیاری از زنگنه ها از کهگیلویه به کرمانشاه مراجعت کردند، و باقی زنگنه ها زیر شاخه و وابسته جانکی ها شدند.

#کتاب #سفرنامه بهمئی #ادوارد چارلز #نوئل #خانطلا دات کام #کهگیلویه #سرزمین بهمئی

در این پست خانطلا دات کام به توضیحی درباره بنای تاریخی چارتاغ می پردازد.

 

نوشتار اصلی: چار تاق

بهمئی‌ها برای احترام به بزرگان ایل اتاقی ایوان شکل و بصورت معماری منحصر به فردی از گچ و سنگ  برروی قبر آنان درست میکردند. این ایوان یا همون چار تاق توسط بناها و معماران مخصوص ساخته میشد قبلا بدلیل نبود تاوه گچ ساز امروزی گچ را در چاله های مخصوص با مخلوط کردن با آب میساختند و تعداد زیادی از مردم طایفه از محل چاله تا محلی که بنا مشغول ساختن چار تاق بود به ردیف گچ را از محل چاله تا محل استقرار بنا بصورت دست به دست انتقال میدادند اینکار هم یک نوع همیاری بود هم یجورایی شریک بودن در غم متوفی.

#مهدی_پور_ابراهیمی


گویند که در قدیم ساسانیان هم به همین شکل بنایی رو بر سر قبر مردگانشان میساختند.

#خانطلا دات کام #فرهنگ ایل #بناهای تاریخی #چارتاغ #آداب رسوم ایل

ضرب المثل های لری بهمئی | خانطلا دات کام

مجتبی بدرقه بازدید : 2597 جمعه 05 آبان 1396 : 11:46 نظرات (0)

ضرب المثل های معروف ایل بهمئی در خانطلا دات کام.


  • ضرب المثل لری بهمئی 1

ضرب المثل لری بهمئی که در استانهای کهگیلویه و بویراحمد تا استان خوزستان بیشتر بین مردم رایج است

 

  • ضرب المثل لری بهمئی 2

 

ضرب المثل لری بهمئی

 

  • ضرب المثل لری بهمئی 3

 

ضرب المثل لری بهمئی

 

  • ضرب المثل لری بهمئی 4

 

ضرب المثل لری بهمئی در خوزستان و کهگیلویه

 

  • ضرب المثل لری بهمئی 5

 

ضرب المثل لری بهمئی در خوزستان و کهگیلویه

 

  • ضرب المثل لری بهمئی 6

 

ضرب المثل لری بهمئی

 

#ضرب #المثل #لری #بهمئی #خانطلا دات کام #نسیم بهمئی #فرهنگ بهمئی

با نظرات شما در بهتر شدن وب سایت خانطلا دات کام به ما کمک کنید

لطفا هرگونه اطلاعاتی از جمله عکس یا پیشینه طوایف بهمئی را دارید برای ما ارسال کنید

 

آئینهای پیشین لرهای بهمئی | خانطلا دات کام

مجتبی بدرقه بازدید : 395 پنجشنبه 04 آبان 1396 : 20:33 نظرات (0)
نگاهی به آئینهای پیشین ایل بهمئی در خانطلا دات کام.
#دِمــــــه:
#dema
#تعریف:
سپردن جنازه/مرده به خاک برای زمانی اندک

با نگاه به اینکه کوچ و کوچ نشینی از پایه های ویژه زندگی عشایری ایل بهمئی بوده است،هر زمان که در هنگام کوچ کسی از اهالی مال/وار چشم از جهان میبست او را در جایی برای زمانی کوتاه چند هفته یا چند ماهه به خدا میسپردند تا پس از پایان #کوچ یا #مال_کنون جنازه را به دیار خود برگردانند و خاکسپاری کنند.
گویند در این زمان کوتاه جنازه سالم میماند.

#شرح:
در راه #سردسیر یا #گرمسیر که کوچهای فصلی و چندماهه بودند رخدادهایی برایشان رخ میداد که گاها" به شوندی مرگ یکی از همراهان را به دنبال داشت،و از آنجاییکه مردمان ایل بهمئی بر این باور بودند که هر کسی را در دیار و سرزمین خود خاک کنند و حتی در سروده هایشان بارها از زبان رفتگان و درگذشتگان خود چنین درخواستی را سروده اند:
#وه_غریبی_خاکم_مکنین!
و از سویی در میانه های راه گرمسیر و سردسیر امکان انجام چنین کاری را نداشتند بر آن میشدند که جنازه را برای #چندین_روز_هفته_ماه به خدا بسپارند و ادامه راه خود را روند.

پس از آن حضور یک ملاء و توسط ایشان جنازه رو به خدا میسپردند تا ایل از ییلاق(سرحد) سردسیر و یا قشلاق/گرمسیر برگردند.

سپس مردان ایل/مال چند تخته سنگ بزرگ آماده و فراهم میکردند و جنازه را اندرون ملحفه میگذاشتند و میپیچاندند و روی سنگها میگذاشتند.
پس از آن دور جنازه را یک چهاردیواری/اتاقک گِلی کوچک درست میکردند و یک درب کوچک برای آن میگذاشتند تا در آینده ای نه چندان دور پس از بازگشت از گرمسیر یا سردسیر و کوچ دوباره بتوانند جنازه را در بیاورند.
گفته میشود که در این  زمان باید یک خانوار از ایل بعنوان نگهبان و پاسبانی از این جنازه میماند و نگهداری میکرد تا مبادا جانواران کوهستان #خرس یا #گرگ یا #کفتار جنازه را در نیاورده و از میان نبرند.

همچنین گفته میشود که در زمان سپردن جنازه به شیوه شگفت انگیزی این جانواران خزنده و گزنده و نشخوارکننده مانند #مار یا #مورچه و یا #گونه های دیگر بهیچوجه به این جناره نزدیک نمیشدند.
در پایان پس از پایان قشلاق/ییلاق و بازگشت از کوچ جنازه را همانگونه که به خدایشان و خاک سپرده بودند از خدا و خاک میگرفتند و به سمت مال خود میبردند و آئین خاکسپاری همیشگی را انجام میدادند.

گرد آورنده: امیر جشن

#اصالت بهمئی #خانطلا دات کام #فرهنگ بهمئی #رسانه نسیم بهمئی
 

با نظرات شما در بهتر شدن وب سایت خانطلا دات کام به ما کمک کنید

لطفا هرگونه اطلاعاتی از جمله عکس یا پیشینه طوایف بهمئی را دارید برای ما ارسال کنید

 

ازدواج در بهمئی | خانطلا دات کام

مجتبی بدرقه بازدید : 617 پنجشنبه 04 آبان 1396 : 0:53 نظرات (0)

در این پست خانطلا دات کام به توضیحی درباره آداب و رسوم گذشته ایل بهمئی در ازدواج می پردازد.

 

درزمان های نه چندان دور مردم بهمئی والدین، همسرفرزندانشان رامشخص ومعرفی می نمدند وچندنفرازطرف خانواده ی داماد به خواستگاری می رفتند. وبا گرفتن جواب مثبت (بله برون) رسم نشانه بندان جاری می گشت . نشانه بندان (نامزدی) عبارت است از اینکه طلا، زیورآلات ولباسی برای عروس تهیه می شد که نشانه ی تعلق دختر به داماداست

درمراسم کدخدایی اکثرا ریش سفیدان ازدوخانواده جمع، وپس ازصرف ناهار یا شام درمورد مشخص کردن شیربها و مهریه ،مشورت وتصمیم گیری می نمودند. بستگان عروس ابتدا مبلغ پول یا جنسی را مشخص، وپس از آن بزرگان طایفه ی داماد چانه زنی راشروع می کردند. بعدازمشخص شدن مهریه

(پشت قواله شامل مهرحاضر و مهرغائب) و شیربهاء بصورت مجلسی تنظیم می گشت. بدین ترتیب مراسم کدخدایی به پایان می رسید. برطبق عرف آن شب داماد درخانه ی عروس می ماند نکته ی قابل توجه اینکه عروس وداماد ازروز خواستگاری تاروز عروسی، درحالت قهر بودند وعروس مدام ازداماد درحال فرار بود، گرچه دردل هوای همدیگر را داشتند. باایجاد این پیوند خانواده ی عروس وداماد در اکثردسته بندیها وتشکلهای قبیله ای وسیاسی شریک و هم برد(هم سنگ) یکدیگربودند.

ازکدخدایی تامراسم عروسی داماد با خانواده ی عروس درارتباط بود. در کارهای خانواده ی عروس همانندچیدن غله، کوچ قبیله، ساختن خانه و... به شدت برای نشان دادن شیدایی وسرسپردگی خود کار می کرد.

اداب رسوم مراسم ازدواج عشایر لر بهمئی در گذشته

مادر عروس که " خَسی " خوانده می شد تلاش می کرد بهترین قسمت غذا را درسفره جلوی داماد بگذارد واین غذا را " خَسی تپنک "می گفتند. باسپری شدن ایامی چند عروسی برگزار می گشت واز یک هفته تا چندروز بعدشادی،سازودهل کار می کرد، مردم دوباره دعوت وپس از صرف ناهاریاشام ،ملا یاروحانی محلی خطبه ی عقدرا جاری می نمود.

(برای گرفتن بله اززبان عروس پدر داماد مبلغی بعنوان " زون گشون " به عروس می داد.) درپایان عروس راکه آرایش به زیورآلات محلی ومعطر به میخک بود، و براسب(مادیان) هلهله کنان به خانه ی داماد می بردند. این مراسم را دراصطلاح محلی " دعوتی " ویا " داوتی " می گفتند.

 

مادر عروس تعدادی ازلوازم جهیزیه را مهیا وهمراه عروس می فرستادند که عبارتند از: (شَله،گِلیم،تاوه،تَوک،قفه، تَویزه،حور،خورجین برای ساخت نان وغیره ...) خانواده ی داماد برای عروس حجله ای می بستند که دراصطلاح به آن  " حِله " می گفتند ومعمولا تا چندروز این حجله بسته بود.

در این بین آداب ورسوم دیگری وجود داشت که عبارتند از:

بستن قند به کمر عروس:

برای سفید وشیرین بودن بخت عروس

قربانی کردن گوسفند در جلوی پای عروس هنگامی که به خانه ی داماد می رسد.

دادن قبا دایی دختر ازطرف داماد "قوای هالو" که به منظور جلب رضایت دایی انجام می پذیرفت. نقش دایی در مراسم "بله برون" بسیار اساسی است.

گذاشتن تخم مرغ ودانه ی جو زیر پای عروس وداماد که برای دور کردن چشم حسود انجام می گیرد.

 عروس برسر دختران نوجوان و جوان دست می کشید تابخت آنها گشوده شود.

 سرپاگِرونی: پدرداماد هدیه ای که اکثرا به صورت جنسی(گاویاحیوانی دیگر) به عروس می داد تا درخانه ی داماد بنشیند "پاگِشون".

 

پس پرده: زنان خانواده ی عروس بعدازسه روز که ازعروسی گذشت با هدایائی به دیدار عروس می آیند. خانواده ی داماد هم هدایایی به آنان می دادند.

سرکشی: بعداز گذشت چندین شبانه روز عروس به خانواده ی خود سرکشی می کند وچندروزی برای یادگیری برخی ازامورزندگی درخانه ی پدر می ماند تا اینکه ازطرف خانواده ی داماد می آمدند واو را به خانه برمی گرداندند. ازآن پس بصورت رسمی زندگی مشترک شروع میشود.واطلبونی

رسم چوب بازی: درهنگام عروسی همراه با ساز ودهل مراسمی به نام چوب بازی انجام می گرفت.

                                بازی چوب بازی یا ترکه بازی میان مردم بهمئی

دراین بازی مردان طایفه ی عروس در یک طرف ومردان طایفه ی داماد در طرف دیگر قرار می گرفتند. به ترتیب دو نفرازدو گروه به جنگ هم می رفتند وهمراه با شادی ساز ودهل حمله ودفاع راشروع می کردند.

 

دیار بهمئی_تالیف دانشگاه یاسوج

#خانطلا دات کام #طوایف بهمئی #ایلات لر #داوَتی #اصالت #فرهنگ #بازماندگان_الیمائیان

تعداد صفحات : 6

درباره ما
Profile Pic
سایت خانطلا دات کام به فرهنگ و تمدن ایل بهمئی می پردازد.
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 59
  • کل نظرات : 48
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 27
  • آی پی دیروز : 53
  • بازدید امروز : 49
  • باردید دیروز : 73
  • گوگل امروز : 6
  • گوگل دیروز : 31
  • بازدید هفته : 775
  • بازدید ماه : 2,315
  • بازدید سال : 16,629
  • بازدید کلی : 150,381